{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
fall into
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
قرار گرفتن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اختصاص دادن
۱
۴
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تقسیم شدن به
معنی fall into, معنی بشکک هئفخ, معنی fall into, معنی اصطلاح fall into, معادل fall into, fall into چی میشه؟, fall into یعنی چی؟, fall into synonym, fall into definition,
معنی bending
,
ترجمه bending
به فارسی,
معنی جلو، پیش، ببعد، جلوی، گستاخ، جسور، فرستادن رساندن، جلوانداختن، (فوتبال)بازی کن ردیف جلو
,
ترجمه جلو، پیش، ببعد، جلوی، گستاخ، جسور، فرستادن رساندن، جلوانداختن، (فوتبال)بازی کن ردیف جلو
به انگلیسی,
معنی Midshipman
,
ترجمه Midshipman
به انگلیسی,
معنی همسر شاهزاده
,
ترجمه همسر شاهزاده
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی